نمایش درهند
منشای نمایش در هند را باید در مراسم و مراسک مذهبی – اساطیری آن یعنی در دین هندو در مجموعه از نوشته های اسمانی ، مکاتب فلسفی و اساطیر پیچیده ای است ، جستجو کرد . خدای خالق هندوان – براهما که کتاب مقدس ودا را پرداخته است پنجمین قسمت از آن ، یعنی ودای پنجم به نام ناتیا ودا و اختصاص به سرگرمی های از قبیل رقص و موسیقی نمایش داده است.
در تمدن هند ، رقص یکی از هنر های مهم و اساسی به شمار میرود و سایر هنر ها در واقع تجسم پیش از آن نیستند . چنان که گفته میشود شیوا – یکی دیگراز خد ایان هندوان – دنیا را توسط ضربان و حرکات رقص خود آفرید و در هند او را به عنوان آفریدگار رقص و نمایش شناخته اند . و نقل قول میکنند که شیوا هنر رقص و نمایش را حدود شش هزار سال پیش از میلاد مسیحی به بشر ارزه کرده است . گذشته از براهما و شیوا ، خدای دیگر هندوان یعنی ویشنو نیز درپیدایش رقص و نمایش سهم به سزای داشته است . زیرا میگویند که این ویشنو بود که به یکی از نزدیکان خود به نام بهاراتا فرمان میدهد تا صنعت نمایش را به آدمیان بیاموزد .
به دنبال فرمان و یشنو بهاراتا نیز رساله به نام ناتیا شاسترا گرد آورده که در ان از رقص ، موسیقی ، صحنه آرایی و بازی سازی سخن رفته است . تاریخ تحریر این کتاب که آنرا نخستین اثر نمایشی هندی میشناسند قرن دوم پیش از میلاد و یا قرن دوم پس از میلاد ذکر اند اما در باره رساله ناتیا شاسترا اقوال دیگری نیز نقل شده است.
از جمله که کلمه بهاراتا خود به معنی رقاص و بازیگر آمده و نام کتاب میبایست بهاراتا – ناتیا شاسترا بوده و در اصل باید مجموعه از متون قدیمی باشد که به منظور رهنمایی و آموزش رقاصان و بازیگران گرد آوری شده است . گذشته از رساله ها ناتیا شاسترا باید از دو حماسه بزرگ هندوان ، یعنی رامایانا و مهابهاراتا نام برد که نه تنها به خاطر ارزش های مذهبی و ادبی مورد احترام و ستایش بوده اند ، بلکه به لحاظ داشتن ارزش های نمایشی هم همواره به عنوان منابع نمایشی در هند، برمه تایلند،جاوه و مالی مورد استفاده نمایشگران بوده اند .
طبق آنچه که در ناتیا شاسترا آمده دو مکتب در سنت رقص و نمایش هند بسیار اهمیت داشته است بهارتا ناتیام و کاتاکالی . بهاراتا ناتیام نمایش است که درآن فقط زنها میرقصند و بیشتر در ناحیه مدرس قرار داشته است و کاتاکالی ، نمایشی است که اختصاص به مردان جوان دارد و بیشتردر جنوب غرب هند به اجرا در میامده است .رقص بهاراتا ناتیا معمولا شامل چند قسمت است : لاریپو که پیشدرآمد رقص محسوب شده است و هدیه برای خدایان و تماشاگران به شمار میاید . لاتی سواران که بیشتر اختصاص به موسیقی داشته و توسط رقص ، حالات مختلف را بیان میکند شابدام ، که رقص اصلی نمایش است و تمام فنون بهاراتا ناتیام را در بر میگیرد . وارنام ، که در واقع در بین پرده کوتاه است و برای تنوع آورده میشود .
پادام ، که رقص کوتاه است و ماجرای سختی را بیان میکند و در آن از اشعار عرفانی استفاده میشود تیلانا، که رقص سبک و لطیف است و بیشتر اختصاص به هنر نمایی رقصنده دارد و در آن از موسیقی شمال هند استفاده میشود . وبلاخره شلوکام ، که قسمت آخر نمایش است که طی اجرا از خدایان یاری و یاوری طلبیده میشود و در آن از شعر کوتاهی که به زبان سانسکرت استفاده میکنند .گفته میشود که بهاراتا ناتیام توسط چهار برادر به اسامی پونیا ، چینیا و وادی اولو و شیواناندام پیلای تدوین شده است .
نمایش کاتاکالی را نتیجه تحویل و ترکیب چندین نوع نمایش میدانند که در جنوب هند وجود داشته است و نمایش راجع به دنیای اساطیری خدایان و غولان و سلحشوران است . در کاتاکالی بیشتر از هر نوع دیگری رقص از بدن استفاده میشود . در این رقص است که هر عضو به گونه ترتیب میشود که بتواند جداگانه به کار رفته و حرکت کند .
اوج نمایش کاتاکالی در ابهی نایا است که در ان بازیگر هم بدن و هم صورت خود را به عالی ترین وجهه به کار میگیرد . در قطعه هم که به نام چولی یاتام خوانده میشود . بازیگر از متن استفاده کرده و قصه مفصل را فی البداهه توسط حرکات مجسم میسازد . به طور مثال اگر بازیگر قرار است که در جنگل باشد بارقص تمام حیوانات و گیاهان جنگل را مجسم کرده و حتی پرواز پرنده گان و وزش باد در میان درختان را نیز برای تماشاگر ترسیم میکند همان طور که اشاره رفت . از آنجا که کاتاکالی بیشتر با جهان اساطیر سر و کار دارد شخصیت های قراردادی را نیز به نمایش میگذارد مانند : خدایان ، شبیه خدایان ، سلحشوران ، دیوان و غیره . به همین دلیل بزک{صورت سازی } درکاتاکالی اهمیت بسیار یافته است و کار بزک کردن بازیگر بسیار مشکل بوده و ساعت ها وقت میگیرد . رنگ های هر یک معانی خاصی داشته چنانکه رنگ سبز برای شخصیت های پرهیزکار ، صورت های ریش دار برای بدکاران و دیوهابه کار میرود . انواع درام طبق آنچه که دررساله بهاراتا آمده به چهار دسته تقسیم شده اند ناتاکا پراکارانا ، بهانا ، و پرا هسانا .موضوع اغلب درام ها مسایل عاشقانه یا حماسی بوده است . چنانکه درام ها ناتاکا بیشتر از اساطیر ، پراکارانا از فسانه های فلکلوریک ، بهانا از عشق و پراسانا از موضوع های کمیک گرفته شده است . یکی از مشهورترین نمایش های نوه ناتاکا شوکونتلا است که ازآن به عنوان یکی از نخستین متن های نمایشی در جهان نام برده میشود . نویسنده نمایشنامه شکونتلا ، کالیداس ، شاعر و درام نویس معروف هند است که گفته میشود در قرن های چهارم یا پنجم یاششم میلادی میزیسته است .
شکونتلا ، درامی قهرمانی است که در هفت پرده نوشته شده است و داستان آن چنین است که شکونتلا ، دختری که در کودکی ابتدا در جنگل و در پناهی مرغان آن و سپس نزد مرد پارسایی در صومعه پرورده شده ، در دیدار که با دوشیانت پادشاهی هند دست میدهد ، دل به او میبازد . پس از آن که دوشیانات به وصال شکونتلا میرسد به پایتخت بر گشته تا ترتیب دهد که همسر باردارش را با شکوه تمام به دربار ببرد . اما در این فاصله یکی از پیران صومعه به شکونتلا خشم گرفته و نفرینش میکند تا شاه اورا فراموش کند . چون شکونتلا به دربار میرود ، شاه اورا باز نشناخته و به خواری از خود میراند . شکونتلا دوباره به جنگل بر میگردد و پس از بدنیا آوردن کودک بعد از سالها رنج و فراق دوباره در جنگل همسر خود را باز میابد .
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.